منصحر بفرد بودن محتوا به نوعی میتونه بهترین بازاریابی برای کسب و کار باشه. چرا؟!
دلیلش مشخصه. کاربران محتوای منحصر بفرد رو می پسندند و به دوستان و آشنایانشون معرفی می کنند، یا اگر علاقه مند باشند، نظر مثبت اعلام می کنند.
به همین دلیل، کاربران منتظر محتواهای (منحصر بفرد) جدید وب سایت، شبکه اجتماعی یا هر پلتفرم دیگری می مانند تا بیشتر بخوانند و اطلاعات خود را بهبود بخشند.
پس بازاریابی محتوا می تونه یکی از بهترین روش ها برای رشد سایت، شبکه اجتماعی و علاوه بر اون برند باشه. اگه باور ندارید، نگاهی به سایت Backlinko داشته باشید که تقریبا با ۵۰ مقاله، صدر نتایج گوگل رو در اختیار داره.
با استفاده از این راهنما میتوانید اطلاعات بیشتری در مورد بازاریابی محتوا کسب کنید. همچنین در مورد مزایا، نحوه استفاده و میزان اثر بخشی آن نیز بیشتر می خوانید.
بازاریابی محتوا قرنهاست که در دنیا مورداستفاده قرار میگیرد، اما آن زمان به این نام شناخته نمی شد.
اگر نگاه گستردهای به این اصطلاح داشته باشیم، نخستین بار بنجامین فرانکلین در سالنامه پور-ریچاردز آل¬مانک در سال ۱۷۳۲ از بازاریابی محتوا استفاده کرده است. فرانکلین برای ارتقا آگاهی و جذب مردم بهسوی استفاده ازآنچه منتشر میشد، محتوایی را که مخاطبانش تمایل به خواندن آن داشتند تولید ترویج میکرد.
با حرکت سریعالسیر دنیا بهسوی قرن بیستم، میشلان در سال ۱۹۰۰ شروع به انتشار دفترچههای راهنما برای جاذبههای پاریس کرد که جامعه هدف او ۳۰۰۰ مالک اتومبیل بودند. چهار سال بعد، Jell-O نشریه آموزشی خونه به خونه را منتشر كرد تا ژله ترکیبی Jell-O را تبلیغ کند و افراد خانهدار را ترغیب به خرید این کالا کند.
هدف یک شرکت از ایجاد استراتژی محتوا، یافتن راهی است که بتوان این مخاطبان را بهعنوان طرفداران و مشتریان خود حفظ نموده و تا حد ممکن شیوههای بازاریابی را کارآمد نگه داشت.
ارزیابی تمام شیوههای موجود برای این نوع بازاریابی از نظر ارزشی که به کل استراتژی میافزاید مهم است؛ چراکه پسازآن میتوان در صورت لزوم تغییرات و تنظیماتی ویژه برای کسبوکار خود در آن به وجود آورد.
یک استراتژی بازاریابی محتوای ۳۶۰ درجه (همهجانبه نگر) به مشتریان احتمالی آموزش هایی ارائه میدهد؛ همچنین افراد بالقوه ای که میتوانند تبدیل به مشتری شوند را پرورش داده و باعث افزایش فروش میشود.
بهینهسازی موتور جستجو یا (SEO) و بازاریابی محتوا در عمل مشابه هستند.
برای رتبه بندی بهتر یک سایت در صفحات نتایج موتور جستجو یا (SERP)، به محتوای مؤثر با کیفیت بالا نیاز است. بنابراین برای اینکه بتوانید محتوای کاربر پسند و مورد تائید موتورهای جستجو تولید کنید، باید اطلاعاتی درباره سئو داشته باشید.
سئو یکی از مؤلفههای اساسی بازاریابی محتوا است؛ به این دلیل که اغلب در مرکز اصلی همه استراتژیها و کمپینها قرار میگیرد.
بهینهسازی محتوا این امکان را برای شما فراهم میکند که پیامرسان تجاری خود را برای مخاطبان مدرن خود بهروز کنید، کلمات کلیدی مهم خود را بالاتر از رقبایتان قرار دهید و صفحات وب خود را متناسب با آنچه نقشه سایت گوگل مناسب میداند هماهنگ کنید. برای دستیابی به اهداف بازاریابی محتوا، استفاده از سئو بهترین روش برای شروع است.
در داشتن سئو مناسب، عوامل رتبهبندی خاصی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. به گفته گوگل، بیش از دویست معیار وجود دارد که موتور جستجو برای نمایش صفحات سایت شما آن را مدنظر قرار میدهد.
گوگل صفحات وب را بر اساس ارزیابی از کیفیت سایت و محتوای آن و همچنین بر اساس انطباق آن با الگوریتم گوگل در اختیار کاربران خود قرار میدهد.
در میان فاکتورهای موردنظر گوگل برای رتبهبندی برخی از فاکتورها دارای ارزش بیشتری هستند. اگرچه گوگل اغلب ارزش دقیق هر یک آنها را مشخص نمیکند، اما آنچه ما به تجربه دریافتهایم این است که ملاکهای اصلی عبارتاند از:
به زبان سادهتر، هر آنچه در وب منتشر میکنید نیاز به موارد زیر دارد:
بنابراین نتیجه گرفتیم که سئو و محتوای مناسب و باکیفیت دو یار جدایی ناپذیرند و استفاده از هریک بدون دیگری ما ر ا به هدف نهاییمان نمیرساند.
مطمئن باشید که استفاده از استراتژی مناسب بازاریابی محتوا منافع بینهایتی را نصیب ما خواهد کرد. برخی از مهمترین و برجستهترین آنها عبارتاند از:
ایجاد اتحاد و همسو کردن گروههای فروش و بازاریابی هدفی بسیار مهم و ارزشمند برای افزایش فروش در هر شرکتی است، اما این مهم به ندرت محقق میشود؛ حالا با استفاده از بازاریابی محتوا، گویی تلاش هر دو گروه به یک مجرا منتقلشده و توازنی قابل سنجش را در عملکرد آن شرکت به وجود میآورد.
بهعنوانمثال، گروه بازاریابی میتواند از اطلاعات حاصل از تماسهای فروش و بازخورد مشتری استفاده کند و بخش فروش نیز میتواند با کمک به تکمیل نواقص موجود در بازاریابی، فرایند جستجوی کاربران را بهبود ببخشد.
یک روش بسیار خوب برای درک بهتر مزایای بازاریابی محتوا، این است که یکقدم به عقب بردارید و از خود بپرسید: سازمان یا شرکت شما میخواهد به چه چیزی برسد؟ پاسخ این سؤال نقطهای است که ازآنجا میتوانید اهداف تجاری خود را با اهداف و اقدامات خاص بازاریابی محتوا گره بزنید.
اگر هدف جذب مخاطب بیشتر است، استفاده از یک کمپین هدفمند برای پرورش مخاطب وفادار بسیار ارزشمند خواهد بود. همچنین، اگر هدف شما رهبری و هدایت فکری باشد، تبلیغات در شبکههای اجتماعی و ایجاد محتوای بنیادی و با اصالت یک استراتژی ارزشمند خواهد بود.
اجرای کمپینهای بازاریابی محتوا شما را قادر میسازد، بدون اتلاف منابع در استراتژیهای کوتاهمدت یا تبلیغات پرهزینه، به هر هدفی که نیاز دارید برسید.
به طور کلی B2C یا بازاریابی مصرفی شکلی از بازاریابی است که در آن یک شرکت یا سازمان سعی میکند که کالاها و خدمات خود را بهطور مستقیم و بدون واسطه به دست مشتری نهایی برساند. هرچند که عبارت بازاریابی مصرفی یا B2C را میتوان برای هر شکلی از فروش مستقیم به مصرفکننده به کار برد و چرخه تولید تا مصرف را کوتاهتر نماید؛ اما این شیوه بازاریابی با محور قرار دادن رسانههای اجتماعی مشتری محور چرخه تولید تا مصرف را کوتاهتر می¬نماید و با وبسایتهای تجارت الکترونیکی و یا وبهای سازگار با موبایل در بستر اینترنت سروکار دارد و در مورد تجارت آنلاین استفاده میشود.
اپلیکیشنهای مورد استفاده در بازاریابی محتوا نوعی صنعت به شمار میآیند بدین معنی که در میان انواع بازار هدف، جغرافیای متفاوت، زبان یا محصولات گوناگون، شرکتها باید سعی کنند از راه های مختلف پیام خود را به همه منتقل کرده و با مشتریان ارتباط برقرار کنند.
برعکس بازاریابی B2C، بازاریابان در تولید محتوا B2B یا Business to Business معمولاً از شبکههای اجتماعی چون لینکدین، استراتژیهای بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری و توسعه مخاطبان بیشتر استفاده میکنند. چرخههای فروش در این روش طولانی است و گاهی ممکن است ماهها یا سالها به طول انجامد و ممکن است مشتریان RFP یا همان درخواستهای میلیون دلاری در آن داشته باشند.
موفقیت در B2C یا B2B بدون استفاده از بازاریابی محتوا به شکل مدرن تقریباً غیرممکن است.
بازاریابی سنتی به تاکتیکهای قدیمی و متعارفتری اشاره دارد که هم درگذشته و هم امروز بهکاررفته است. مثلا:
روشهای بالا در طی چند دهه گذشته مورد استفاده قرارگرفتهاند و در زمان خود کارایی و نتیجه بسیار خوبی نیز داشتهاند؛ اما این روشها برای مخاطبان گسترده رسانههای بزرگ دیجیتال دیگر کارایی ندارند.
و اما آنچه در هسته اصلی این روشها نهفته است (معایب این روش):
در شیوه سنتی بازاریابی استراتژی بازاریابی برونگرا یا بازاریابی وقفه انداز که گاهی حتی بازاریابی مزاحم نیز نامیده میشود به معنای آن است که با ایجاد وقفه در مسیر دیدن یا شنیدن مخاطب او را متوجه محتوای موردنظر خود کنید.
به عنوانمثال، علاقهمندان به موسیقی با یک برنامه رادیویی همراه شدهاند تا موسیقی دلخواه خود را بشنوند؛ نه اینکه بیشتر وقتشان صرف گوش دادن به تبلیغات آزاردهنده بگذرد.
همانطور که مشاهده میکنید، بازاریابی سنتی به خصوص در دنیای بازاریابی امروزی میتواند اثرات مفیدی در جلبتوجه و حفظ مشتریان و یا مصرفکنندگان بگذارد.
بازاریابی محتوا به این شیوه عمل میکند: بهجای اینکه پیامهای خود را بهزور و از طریق تبلیغات غیرقابلتفکیک به مصرفکننده تحمیل کنید، سعی کنید پیام منحصربهفرد خود را از طریق ایجاد محتوای خاص و بکر در اختیار او قرار دهید. بهعبارتدیگر، اجازه دهید مصرفکنندگان کیفیت مورد نظرشان را انتخاب کنند.
در بازاریابی موتورهای جستجو، مواردی همچون رسانههای اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و دامنههای آنلاین مفیدتر و مناسبتر هستند؛ تا اینکه سعی کنید هزاران نفر را با استفاده از یک تبلیغ رادیویی ۳۰ ثانیهای جذب کنید. یا از طریق تعداد محدودی پست الکترونیکی این کار را انجام دهید. بازاریابی محتوای آنلاین به وسیله ارتباطات اینترنتی شما را با همه افراد در سراسر جهان در ارتباط قرار میدهد. با این حال، هنوز هم جایی برای استفاده از شیوههای بازاریابی سنتی در تجارت مدرن وجود دارد.
از آنجا که بازاریابی محتوا میتواند اشکال مختلفی داشته باشد و با بسیاری از مخاطبان و مشتریان ارتباط برقرار کند، برای ارائه یک محتوای واحد، امکانات بیشماری نیز وجود دارد.
پستهای وبلاگ، بستری مناسب برای فعالیت شما در زمینه بازاریابی محتوا است. این بستر برای بحث در مورد موضوعات محبوب صنعتی مناسب است. روش کار به این صورت است که خود را بهعنوان یک متخصص معرفی کنید، به کاربران توضیح دهید که چگونه محصولات شما میتوانند با محصولات مشابه رقابت کنند و اینگونه مشتریان بالقوه را به وبسایت خود جذب کنید.
هنگامی که محتوای وبلاگی تولید کردهاید، میتوانید آن را مجدداً برای ایجاد پست در رسانههای اجتماعی، ایجاد محتوای طولانیمدت با موضوع مشابه و یا تولید کتابهای الکترونیکی با استفاده از همان متن به همراه اضافه کردن تصاویر و … استفاده کنید.
مطالعات موردی توصیف یک رویداد واقعی است که برای یک مشتری واقعی اتفاق افتاده است و با استفاده از این ابزار برای کاربران توصیف خواهید کرد که چگونه محصول شما توانسته مشکل او را رفع کند.
این نوع محتوا جزء آن دسته از محتواهایی است که میتواند کمک بزرگی در تبدیل یک مشتری انجام دهد. شنیدن یک داستان واقعی در مورد تجربه مشتری راضی کاملاً قانعکننده خواهد بود.
مشاهده و درک اینفوگرافیک جالب و آسان است و اطلاعات زیادی را به مخاطبان منتقل میکند. ازاینرو مردم اینفوگرافی را دوست دارند. پس با توجه به اهمیت این ویژگی، استفاده از اینفوگرافیک در استراتژی بازاریابی محتوا، ایدهای هوشمندانه است. وجه بارز این ابزار در مورد چگونگی طراحی است که آزادی عمل بسیار زیادی در آن خواهید داشت.
ویدئوهایی با جزئیات کامل که در بازاریابی ویدویی استفاده میشوند با تشریح جزئیات یک محصول، تفاوتهای ظریف آن با محصولات مشابه و یا مزیت آن در حل یک مشکل دشوار و خاص را معرفی می کنند. این ویژگی، ابزاری مکمل در کنار سایر روشها و ابزارهای بازاریابی به شمار میآیند. توصیه می کنیم مهم ترین آمار ویدیو مارکتینگ را در وبلاگ پارس ادوردز بخوانید.
مثلاً نمونهای از یک ویدیویی با جزئیات متعلق به شرکت مول¬سافت وجود دارد که در آن بر یک مشکل مشترک در میان مشتریان آنها متمرکز است،: API چیست. این مشکلی است که یک خریدار معمولی ممکن است با آن مواجه نشده و بهخوبی آن را درک نکند؛ اما توضیح این مفهوم در یک ویدئو به کاهش تقاضای ارائه خدمات پشتیبانی آنها کمک بسیاری میکند.
توصیهنامهها یا همان تبلیغات توصیفی که تستومونیال نیز نامیده میشوند، میتوانند مشتریان بالقوه را تحریک کنند تا از محصولات و خدمات آن سایت یا شرکت استفاده کرده و کیفیت آن را تجربه کنند.
پرواکتیو یکی از شرکتهایی است که از این شیوه بهترین استفاده را میبرد. به این طریق که نظرات کاربران و مشتریان خود را به همراه عکس آنها در سایت خود قرار میدهد و از این استراتژی بازاریابی در تبلیغات خود بهره میگیرد.
وبینارها، سمینارهای آنلاین هستند که میتوانید با ایجاد آن برای مخاطبان خود آنها را میزبانی کنید. وبینار میتواند بهصورت زنده یا ضبطشده یا ترکیبی از هر دو نوع برگزار شود. این ابزار فرصت خوبی را فراهم میآورد که بتوانید دیدگاه خود را با یک موضوع صنعتی، محصولات خودتان و یا هر چیز دیگری که تمایل دارید با کاربران به اشتراک بگذارید.
در این میان وبینارهای مشارکتی شیوه بسیار خوبی برای همراهی با برند یا سازمانی دیگر است. این مساله در حقیقت تخصص و تجربه چندین شرکت را در کنار یکدیگر جمع کرده و محتوای ارزشمندتری را ایجاد میکند. همچنین بینندگان و مخاطبان بیشتری را به خود جلب میکند.
محتوای تولیدشده توسط کاربر یا پست مهمان همان چیزی است که از عنوانش مشخص است. محتوای ایجادشده توسط افرادی بهجز بازاریابان و تولیدکنندگان محتوای شرکت. در این استراتژی مشتریان و کاربران واقعی هستند که تولید محتوا میکنند. این نوع بازاریابی بسیار منحصربهفرد و خلاقانه و همچنین بسیار مقرونبهصرفه است.
کمپین Apple’s Shot on iPhone یکی از بهترین نمونههای این شیوه است که با عنوان UGC نیز خوانده میشود. UGC یا محتوای تولید شده توسط کاربر درواقع مخفف User Generated Content است که نشان میدهد این محتوا در فرمتهای مختلف توسط کاربران خلقشده است. شرکت اپل در اقدامی خلاقانه و بدیع عکسها و فیلمهایی که افراد واقعی با استفاده از آیفونهای شخصی خود گرفتهاند را در تبلیغات چاپی مورد استفاده قرار میدهد.
شرکتها در هر مقیاس و هر میزان شهرتی میتوانند یک کمپین UGC را با استفاده از شبکههای اجتماعی میان کاربران خود ایجاد کنند تا هم علاقه مشتریان را به خود بیشتر کرده و آثار طرفداران خود را در آن به اشتراک بگذارند هم کاربران و علاقهمندان جدیدی را از این طریق پیدا کنند.
نمونه ایرانی که مقالات آن توسط کاربران ایجاد می شوند، وب سایت ویرگول است. قرار دادن نظرات کاربران در وبلاگ و یا ایجاد بخش بررسی محصولات در سایت نیز جزء همین نوع تولید محتوا قرار میگیرد.
با خواندن این مقاله قدرت بازاریابی محتوا در توسعه کسب و کار را آموختید. در صورتی که در وب سایت یا شبکه اجتماعی خود از محتوای مناسب استفاده نکنید، انتظار رونق و بیشتر دیده شدن را نداشته باشید.
اصلی ترین عامل برای تولید محتوای مناسب و منحصر بفرد این است که در آن زمینه تخصص داشته باشید. بدین ترتیب تمامی اطلاعات مورد نیاز برای تولید یک محتوای کاربر پسند را در اختیار دارید. اگر محتوای جذابی تولید کنید، مطمئن باشید به عنوان یک مرجع شناخته می شوید و کسب و کارهای دیگر درباره شما صحبت می کنند.
منبع: وب سایت Brafton